علی فروغی | خادم امیر المومنین؛ علیه السلام

مردانه وار پا در مضمار کارزار اشرار باید نهاد | میر حامد حسین رحمة الله علیه

علی فروغی | خادم امیر المومنین؛ علیه السلام

مردانه وار پا در مضمار کارزار اشرار باید نهاد | میر حامد حسین رحمة الله علیه

علی فروغی | خادم امیر المومنین؛ علیه السلام

● دفاع از مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و نقد مخالفین

● به خاطر کمبود وقت و جمع آوری مطالب از ترجمه مطالب معذور هستیم. (جهت کمک در ترجمه مطالب از طریق تلگرام به ما پیام دهید)

● خادم امیر المومنین؛ علیه السلام | علی فروغی

طبقه بندی موضوعی

تضاد عقیده وهابیت با اهل سنت در مورد توسل

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۱۹ ب.ظ

در این بخش عقیده علمای اهل سنت و وهابیت را در مورد توسل بیان کرده و تضاد بین این دو گروه را بیان خواهیم کرد تا حقیقت بر محققین واضح گردد.

مطلب اول: عقیده علمای وهابیت در مورد توسل

با مراجعه به کتب وهابیت دانسته می‌شود که عقیده علمای این فرقه در مورد توسل بدین نحو می‌باشد:

محمد بن عبد الوهاب پایه گذار مکتب وهابیت، در مورد توسل گفته است:

فکون بعض یرخص بالتوسل بالصالحین، وبعضهم یخصه بالنبی - صلى الله علیه وسلم - وأکثر العلماء ینهى عن ذلک ویکرهه؛ فهذه المسألة من مسائل الفقه، ولو کان الصواب عندنا قول الجمهور أنه مکروه؛ فلا ننکر على من فعله، ولا إنکار فی مسائل الاجتهاد.

پس بعضی ها توسل به صالحین را جائز دانسته اند، برخی هم آن را مخصوص به رسول الله «صلی الله علیه وآله وسلم» دانسته اند و اکثر علما[1] از آن نهی کرده اند وآن را مکروه دانسته اند.[2] پس مسأله توسل از مسائل فقهی می‌باشد، گرچه قول صحیح نزد ما همان قول جمهور است که این کار مکروه است. پس ما کسی که توسل کند را انکار نمیکنیم و در مسائل اجتهادی انکار نیست.

مؤلفات الشیخ محمد بن عبد الوهاب، المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفى: 1206هـ)، فتاوی و مسائل (ص: 68)

 

بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی در مورد توسل گفته است:

التوسل بجاه فلان أو ببرکة فلان أو بحق فلان بدعة ولیست من الشرک، فإذا قال: اللهم إنی أسألک بجاه أنبیائک أو بجاه ولیک فلان أو بعبدک فلان أو بحق فلان أو برکة فلان فذلک لا یجوز وهو من البدع ومن وسائل الشرک؛ لأنه لم یرد عن النبی «صلى الله علیه وآله» ولا عن الصحابة فیکون بدعة.

توسل به مقام، به برکت و یا به حق شخصی بدعت بوده و شرک نمی‌باشد. پس زمانی که فردی بگوید: خدایا من از تو درخواست می‌کنم به مقام پیغمبرانت، یا به مقام فلان ولی تو، یا به مقام فلان بنده ی تو، و یا به حق فلانی و یا به برکت فلانی حاجتم را روا کنی؛ پس این نحوه دعا کردن جائز نیست، و از اقسام بدعت ها و وسائل شرک است، زیرا از نبی اکرم «صلی الله علیه وآله» و صحابه وارد نشده است، پس بدعت است.

مجموع فتاوى ابن باز، المؤلف: عبد العزیز بن عبد الله بن باز (المتوفى: 1420هـ)، النالشرک دار القاسم للنشر (4/  331)

 

لجنه افتاء عربستان در استفتائی در مورد توسل گفته اند:

التوسل بذوات المخلوقین أو جاههم أو حقهم سواء کانوا أنبیاء أو صالحین فیه خلاف بین أهل العلم، والذی علیه جمهور أهل العلم عدم الجواز.

در مورد توسل به ذات مخلوقین یا مقامشان یا حقشان، خواه انبیاء باشند و یا صالحین، بین علما اختلاف است؛ و نظر جمهور اهل علم عدم جواز این نوع توسل است.

همچنین در جای دیگری گفته اند:

من توسل إلى الله فی دعائه بجاه النبی «صلى الله علیه وآله» أو حرمته أو برکته أو بجاه غیره من الصالحین أو حرمته أو برکته فقال: (اللهم بجاه نبیک أو حرمته أو برکته أعطنی مالا وولدا أو أدخلنی الجنة وقنی عذاب النار) مثلا فلیس بمشرک شرکا یخرج عن الإسلام، لکنه ممنوع؛ سدا لذریعة الشرک، وإبعادا للمسلم من فعل شیء یفضی إلى الشرک، ولا شک أن التوسل بجاه الأنبیاء والصالحین وسیلة من وسائل الشرک التی تفضی إلیه على مر الأیام، على ما دلت علیه التجارب وشهد له الواقع.

کسی که در دعایش با خداوند متعال به مقام، حرمت و یا برکت رسول الله «صلی الله علی وآله» متوسل شود؛ یا به مقام، حرمت و یا برکت غیر ایشان مثل صالحین توسل کند، مانند این که بگوید: «خدایا به مقام یا حرمت یا برکت پیغمبرت به من مال و یا فرزند عطا کن یا مرا به بهشت وارد کن و از عذاب جهنم حفظ کن» مشرک نمی‌باشد  و این کار او را از اسلام خارج نمی‎کند. اما این کار ممنوع است، برای مسدود کردن راه شرک و دور کردن مسلمان از فعلی که منجر به شرک میشود. وشکی نیست که توسل به مقام انبیاء و صالحین بر اساس تجربه ها و مشاهده  واقعیت، از جمله وسائل شرکی ای می‌باشد، که به مرور زمان منجر به آن می‌شود.

فتاوى اللجنة الدائمة، المؤلف : أحمد بن عبد الرزاق الدویش، الناشر: دار المؤید (1/ 341و 345)

 

صالح فوزان که از مفتیان بزرگ وهابیت می‌باشد، در مورد توسل گفته است:

 أما إذا کان التوسل للغائب والمیت بمعنى أنه یدعو الله سبحانه وتعالى، ویجعل هذا واسطة، فیقول: أسألک بحق فلان، أو بجاه فلان، فهذا بدعة لا یصل إلى حد الشرک الأکبر، لکنه بدعة محرمة وهو وسیلة إلى الشرک، وباب إلى الشرک، یوصل إلى الشرک.

اگر توسل به فرد غائب و یا مرده به این معنی باشد که شخص توسل کننده خداوند متعال را بخواند در حالی که آن فرد را واسطه قرار داده است، پس بگوید: « به حق  یا مقام فلان شخص از تو در خواست می‌کنم». پس این نوع توسل بدعت می‌باشد که به حد شرک اکبر نمیرسد، اما بدعتی حرام می‌باشد وآن وسیله ای است به سوی شرک و دربی است به سوی شرک که به شرک می‌رسد.

مجموع فتاوى فضیلة الشیخ صالح بن فوزان، المؤلف : الشیخ صالح بن فوزان الفوزان،الناشر : دار ابن خزیمة الریاض (1/  28)

بر اساس گفتار علمای وهابیت متوجه می‌شویم که:

  • از نظروهابیت، نظر بیشتر علما[3] این است که این کار جائز نبوده و این کار مکروه و یا حرام می‌باشد. [4]
  • از نظر وهابیت، توسل کردن بدعت می‌باشد.
  • از نظر وهابیت، توسل کردن دربی است به سوی شرک که در آخر منجر به آن می‌شود.

 

مطلب دوم: عقیده علمای اهل سنت در مورد توسل

با مراجعه به کتب اهل سنت دانسته می‌شود که عقیده علمای این مکتب در مورد توسل بدین نحو می‌باشد:

در موسوعه فقهی کویت در مورد توسل آمده است:

ذَهَبَ جُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ(الْمَالِکِیَّةُ وَالشَّافِعِیَّةُ وَمُتَأَخِّرُو الْحَنَفِیَّةِ وَهُوَ الْمَذْهَبُ عِنْدَ الْحَنَابِلَةِ) إِلَى جَوَازِ هَذَا النَّوْعِ مِنَ التَّوَسُّل سَوَاءٌ فِی حَیَاةِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَوْ بَعْدَ وَفَاتِهِ.

جمهور فقها «که متشکل از فقهای مالکی، شافعی، متاخرین حنفی وحنابله می‌باشد» بر جائز بودن این نوع توسل معتقد اند؛ چه این توسل  در حال حیات و یا بعد از وفات نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» باشد.

الموسوعة الفقهیة الکویتیة، صادر عن: وزارة الأوقاف والشئون الإسلامیة - الکویت (14/156)

 

سبکی شافعی از علمای بزرگ اهل سنت در مورد توسل گفته است:

إعلم: أنه یجوز ویحسن التوسل، والاستغاثة، والتشفع بالنبی «صلى الله علیه وآله» إلى ربه سبحانه وتعالى. وجواز ذلک وحسنه من الأمور المعلومة لکل ذی دین، المعروفة من فعل الأنبیاء والمرسلین، وسیر السلف الصالحین، والعلماء والعوام من المسلمین. ولم ینکر أحد ذلک من أهل الأدیان، ولا سمع به فی زمن من الأزمان، حتى جاء ابن تیمیة، فتکلم فی ذلک بکلام یلبس فیه على الضعفاء الأغمار، وابتدع ما لم یسبق إلیه فی سائر الأعصار...وحسبک أن إنکار ابن تیمیة للاستغاثة والتوسل، قول لم یقله عالم قبله، وصار بین أهل الإسلام مثلة !!

بدان توسل، استغاثه، و طلب شفاعت از نبی اکرم «صلی الله علیه وآله» به خداوند جائز و نیکو می‌باشد، جائز بودن و نیکو بودن آن از امور واضح نزد اهل دین بوده و از افعال انبیاء و فرستادگان خداوند و سیره سلف صالح و علماء وعوام الناس مسلمانان است. واین امورات را هیچ کس از دینداران انکار نکرده بود، ودر هیچ زمانی انکار آن شنیده نشده بود، تا اینکه ابن تیمیه آمد، او در این موارد سخنانی را گفت که بر ضعفاء امر را مشتبه ساخت وچیزی را بدعت گذاشت که در زمان های گذشته نبود، وبرای تو کافی است که انکار توسل و استغاثه توسط ابن تیمیه قولی است که هیچ عالمی قبل از او نگفته بود، وبین مسلمانان شکاف ایجاد کرد.

شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام صلى الله علیه وآله،المؤلف: تقی الدین علی بن عبد الکافی بن علی السبکی الشافعی(المتوفى: 756هـ)، الناشر: درا الکتب العلمیة(ص:357)

 

ابن حجر مکی از علمای بزرگ اهل سنت در مورد توسل گفته است:

یتوسل به فی کل خیر قبل بروزه لهذا العالم وبعده فی حیاته وبعد وفاته، وکذا فی عرصات القیامة، فیشفع الی ربه وهذا مما قام الاجماع علیه وتواترت به الاخبار.

به رسول الله «صلی الله علیه وآله» توسل می‌شود در هر امر خیری، قبل از به دنیا آمدن ایشان، بعد از به دنیا آمدن ایشان وهمچنین در قیامت، وایشان شفیع واقع میشوند نزد خدا، و این مطلب مورد  اجماع  علما بوده و همچنین احادیث در این زمینه هم متواتر است.

الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المکرم، المؤلف: أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی السعدی الأنصاری، شهاب الدین شیخ الإسلام(المتوفى: 974هـ)، الناشر: مکتبة المدبولی(ص:112)

 

زینی دحلان مفتی مکه مکرمه در مورد گفته است:

والحاصل ان مذهب اهل سنت والاجماع صحة التوسل وجوازه بالنبی «صلی الله علیه وآله وسلم» فی حیاته وبعد وفاته، وکذا بغیر من الانبیاء والمرسلین «صلوات الله وسلامه علیه و علیهم اجمعین» وکذا بالاولیاء والصالحین.

وحاصل آنکه همانا عقیده اهل سنت  وهمچنین اجماع،صحت وجواز توسل به نبی اکرم «صلی الله علیه وآله» بوده حال این توسل در حیات ایشان و یا بعد از وفات ایشان باشد، ویا به انبیاء دیگر توسل شود، ویا به صالحین و اولیاء توسل شود.

الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة، المؤلف: السید احمد بن السید زینی دحلان (المتوفى: 1304هـ)، الناشر: مکتبة الاحباب (ص: 37)

 

دکتر شیخ علی جمعه از علماء بزرگ و معاصر مصر، رئیس اسبق دار الافتاء مصر، در مورد توسل گفته است:

اجمع علماء الامة من المذاهب الاربعة وغیرها علی جواز واستحباب التوسل بالنبی «صلی الله علیه وآله» فی حیاته وبعد انتقاله «صلی الله علیه وآله» واتفقوا علی ان ذلک لا یحرم قطعا وهو ما نراه ان التوسل بالنبی «صلی الله علیه وآله» مستحب واحد صیغ الدعاء الی الله عزوجل المندوب الیها، ولاعبرة لمن شذ عن اجماع العلماء کابن تیمیة ومن ردد کلامه من بعده.

علمای امت از مذاهب چهارگانه و غیر آن بر جائز بودن و مستحب بودن توسل به نبی اکرم «صلی الله علیه وآله» در حیات ایشان و بعد از فوت ایشان اجماع دارند، واتفاق نظر دارند که این کار به هیچ وجه حرام نیست، وهمین مطلب هم نظر ما میباشد، که توسل به ایشان «صلی الله علیه وآله» مستحب بوده و یکی از نحوه های دعا کردن از خداوند متعال است که نیکو می‌باشد. وبه کسانی که نظر مخالف با این اجماع دارند، مثل ابن تیمیه و کسانی که کلام او را بعد از او تکرار کرده اند توجهی نمیشود.

البیان لما یشغل الاذهان،  المؤلف : دکتور شیخ علی جمعة، الناشر: دار المقطم (ص: 182و189)

 

محمد عمر سربازی شیخ التفسیر والحدیث اهل سنت ایران، در مورد توسل گفته است:

توسل به ذوات و اشخاص، این مسئله مختلف فیهاست. نزد گروهی این هم با جمیع مراتب یعنی توسل به شخص زنده و مرده و نبی و غیر نبی از صالحین و حاضر و غائب همه جائز است، همین است قول جمهور مذاهب اربعه و اهل سلال و علماء دیوبند.

توسل و نداء غیر الله، المؤلف: محمد عمر سربازی (ص:35)

 

محمد عبد الرحمن عمر زهی از علمای معاصر اهل سنت ایران، در کتابی که محمد عمر سربازی آن را تایید کرده و مطالب آن را صحیح دانسته، در مورد توسل گفته است:

وسیله گرفتن آن حضرت در دعاها نزد جمهور اهل سنت و جماعت نه تنها جایز بوده بلکه موجب قبولیت دعا در بارگاه الهی نیز می شود و علما آن را مستحب گفته اند.

درس هایی درتوحید و سنت و رد شرک، بدعت و بریلویت، المولف:محمد عبدرالرحمن عمر زهی، (ص:131)

 

در سایت مجلس اسلامی فلسطین در مورد توسل آمده است:

لا مانع من التوسل بجاه النبی «صلی الله علیه وآله» وکذلک سائر الانبیاء وهذا محل اتفاق بین المذاهب الاربعة بل نقل جمع کثیر من العلماء الاستحباب.

مانعی از توسل به مقام رسول الله «صلی الله علیه وآله» وهمچنین سائر انبیاء نمی‌ باشد،و مذاهب چهارگانه بر این نظر اتفاق دارند، بلکه علمای بیشماری آن را مستحب میدانند.

 

در سایت دار الافتاء عمارات در مورد توسل آمده است:

والی جواز التوسل بالنبی «صلی الله علیه وآله وسلم» ذهب جماهیر السلف والخلف.

و جمهور گذشتگان بر جائز بودن توسل عقیده داشتند.

(تصویر این دو سایت را از اسکن ها ببینید)

 

سهارنپوری از علمای بزرگ دیوبند در مورد توسل گفته است:

عندنا وعند مشایخنا، یجوز التوسل فی الدعوات بالانبیاء، والصالین من الاولیاء والشهداء والصدیقین، فی حیاتهم وبعد وفاتهم، بان یقول فی دعائه: «اللهم انی اتوسل الیک بفلان، ان تجیب دعوتی وتقضی حاجتی الی غیر ذلک، کما صرح به شیخنا ومولانا الشاه محمد اسحاق الدهلوی ثم المهاجر المکی، ثم بینه فی فتاواه شیخنا ومولانا رشید احمد الگنگوهی.

نزد ما و نزد اساتید ما، جائز میباشد که در دعاها به انبیاء و صالحین از اولیاء و شهدا و صدیقین توسل شود، چه در حیاتشان و چه بعد از وفاتشان به اینکه در دعائش بگوید: خدایا من به واسطه فلان شخص به سوی تو رو می‌کنم واز تو می‌خواهم که خواسته ام را اجابت کرده وحاجتم را برآورده کنی، همناطور که به این مطلب استاد ما محمد اسحاق دهلوی مهاجر مکی و مولانا رشید احمد گنگوهی در فتاوایش تصریح کرده اند.

المهند علی المفند، المؤلف: الشیخ خلیل احمد السهارنپوری(المتوفى: 1346هـ)، الناشر: دار الفتح للتراسات و النشر (50)

سهارنپوری اعتراف کرده است که علمای دیوبند معتقد به جواز توسل بودهاند، جالب است که علمای اهل سنت در مورد این کتاب می‌گویند: «کتابی که جهانی شد»، و علمای زیادی از کشور های مختلف مطالب این کتاب را تأیید نموده اند!!!

بر اساس گفتار علمای اهل سنت متوجه می‌شویم که:

  • از نظر جمهور و اکثریت علمای اهل سنت توسل نمودن جائز و حتی مستحب می‌باشد.

 

مطلب سوم: نتیجه ای که بر اساس عقیده وهابیت گرفته می‌شود

در مطلب اول گذشت که بر اساس عقیده وهابیت توسل نمودن جزء اعمال بدعتی محسوب می‎شود، برای اینکه ما از این اعتقاد وهابیت نتیجه گیری کنیم باید در مورد بدعت کمی صحبت کنیم. درجوامع حدیثی اهل سنت از بدعت به عنوان عملی گمراه که موجب رفتن به آتش جهنم می‎شود نام برده شده است.

جابر از نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» نقل نموده است:

أَخْبَرَنَا عُتْبَةُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا ابْنُ الْمُبَارَکِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا سُفْیَانُ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ، فِی خُطْبَتِهِ ... وَکُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَکُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَکُلَّ ضَلَالَةٍ فِی النَّارِ...

و هر امر محدثی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی ای در آتش جهنم.

السنن الکبرى للنسائی، المؤلف: أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی الخراسانی، النسائی (المتوفى: 303هـ)، الناشر: مؤسسة الرسالة – بیروت،الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م (2/  308)

 

البانی وهابی سند این روایت را صحیح دانسته است:

صحیح الجامع الصغیر وزیادته، المؤلف الجامع الصغیر و زیادته: عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی (المتوفى: 911هـ)، المؤلف الصحیح الجامع الصغیر: ناصر الدین الألبانی (المتوفى: 1420هـ)،الناشر: المکتب الإسلامی (1/  287)

 

همان حدیث از عمر بن خطاب در مورد بدعت نقل شده است:

نا أَسَدٌ , عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَةَ , عَنْ هِلَالٍ الْوَرَّاقِ قَالَ: نا شَیْخُنَا الْقَدِیمُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُکَیْمٍ , عَنْ عُمَرَ , أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ...أَلَا وَإِنَّ کُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ , وَکُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ , وَکُلَّ ضَلَالَةٍ فِی النَّارِ».

محقق کتاب اعتراف به معتبر بودن روایت نموده است.

البدع لابن وضاح، المؤلف: أبو عبد الله محمد بن وضاح بن بزیع المروانی القرطبی (المتوفى: 286هـ)، الناشر: مکتبة ابن تیمیة، القاهرة- مصر، مکتبة العلم، جدة – السعودیة، الطبعة: الأولى، 1416 هـ (1/  56 و 57)

 

همان حدیث از عبد الله بن مسعود در مورد بدعت نقل شده است:

حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ، أَنْبَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ جَامِعِ بْنِ شَدَّادٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مِرْدَاسٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ، قَالَ: «کُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَکُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَکُلُّ ضَلَالَةٍ فِی النَّارِ».

السنة للمروزی، المؤلف: أبو عبد الله محمد بن نصر بن الحجاج المَرْوَزِی (المتوفى: 294هـ)، الناشر: مؤسسة الکتب الثقافیة – بیروت، الطبعة: الأولى، 1408 (ص: 28و29)

 

این مطالب در جوامع معتبر حدیثی اهل سنت نقل شده است. اما نظر اهل سنت در مورد بدعت چیست؟ بدعت از نظر آنها چگونه حکمی دارد؟ برای واضح شدن پاسخ این سوالات ما کلام ابن عثیمین، از بزرگان علمای وهابیت، را بیان می‎کنیم تا بر وهابیت هم اتمام حجت شود.

ابن عثیمین که از بزرگان علمای وهابیت می‎باشد، در مورد بدعت گفته است:

أولاً: أن ما ابتدعه فهو ضلال بنص القرآن والسنة...

اول: آنچه که بدعت گذاشته شده به تصریح قرآن و احادیث گمراهی می‎باشد.

ثانیاً: أن فی البدعة خروجاً عن اتباع النبی «صلی الله علیه و آله»...

دوم: انجام دادن بدعت خارج شدن از تبعیت پیامبر اکرم می‏باشد.

ثالثاً: أن البدعة التی ابتدعها تنافی تحقیق شهادة أن محمد رسول الله «صلی الله علیه و آله»...

سوم: بدعتی که ایجاد شده است با شهادت دادن به نبوت رسول الله «صلی الله علیه و آله» منافات دارد.

رابعاً: أن مضمون البدعة الطعن فی الإسلام، فإن الذی یبتدع تتضمن بدعته أن الإسلام لم یکمل , أنه کمل الإسلام بهذه البدعة...

چهارم: مضمون بدعت طعن وارد کردن به اسلام می‏باشد، پس همانا کسی که بدعتی ایجاد کرده بدعتش این را می‎فهماند که دین اسلام کامل نشده و دین اسلام به وسیله این بدعت کامل شده است.

خامساً: أنه یتضمن الطعن فی رسول الله صلى الله علیه وسلم، وذلک لأن هذه البدعة التی زعمت أنها عبادة أما أن یکون الرسول صلى الله علیه وسلم لم یعلم بها، وحینئذ یکون جاهلاً، وإما أن یکون قد علم بها ولکنه کتمها، وحینئذ یکون کاتماً للرسالة أو بعضها، وهذا خطیر جداً.

پنجم: بدعت طعن به رسول الله «صلی الله علیه و آله» را در بر دارد، زیرا این بدعتی که گمان می‎رود عبادت است دو حالت دارد: 1. رسول الله «صلی الله علیه و آله» این مطلب را نمی‎دانستند، در این هنگام جاهل می‏باشد. 2. رسول الله «صلی الله علیه و آله» این مطلب را می‎دانستند، اما ایشان این مطلب را کتمان کردند، در این هنگام رسول الله «صلی الله علیه و آله» رسالت را یا برخی از رسالت کتمان کرده اند و این مطلب بسیار خطرناک است.

سادساً: أن البدعة تتضمن تفریق الأمة الإسلامیة...

ششم: بدعت تفرقه امت اسلامی را در بر دارد.

سابعاً: أن البدعة إذا انتشرت فی الأمة اضمحلت السنة...

هفتم: زمانی که بدعت منتشر شود سنت به سمت اضمحلال می‎رود.

ثامناً: ... أن المبتدع لا یحکم الکتاب والسنة؛ لأنه یرجع إلى هواه، یحکم هواه...

هشتم: فرد بدعت گذار بنابر قرآن و سنت حکم نمی‏کند، زیرا او به هوای نفس خود رجوع کرده و بر اساس آن حکم می‏کند.

شرح ریاض الصالحین،المؤلف: محمد بن صالح بن محمد العثیمین (المتوفى: 1421هـ)، الناشر: دار الوطن للنشر، الریاض، الطبعة: 1426 هـ (2/  328و 329و330و331)

 

حال که این مطالب را دانستی می‏گوییم بر اساس عقیده وهابیت دانسته می‌شود که حکم اهل سنت به خاطر جائز و مستحب دانستن بدعتی به نام توسل، بدین نحو است :

1. اکثر علمای اهل سنت گمراه و اهل جهنم هستند.

2. اکثر علمای اهل سنت با جایز دانستن توسل باعث مشرک شدن عامه اهل سنت می‌شوند؛ چون توسل نمودن دربی به سوی شرک است.

3. اکثر علمای اهل سنت یک عمل حرام را جایز و مستحب دانسته اند.

4. اکثر علمای اهل سنت از تبعیت نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» خارج شده‏اند.

5. اکثر علمای اهل سنت به دین مبارک اسلام طعن وارد کرده‎اند.

6. اکثر علمای اهل سنت به نبی مکرم «صلی الله علیه و آله» طعن وارد کرده‎اند.

7.اکثر علمای اهل سنت باعث تفرقه امت اسلامی شده اند.

8. اکثر علمای اهل سنت باعث اضمحلال سنت شده اند.

9. اکثر علمای اهل سنت از هوای نفس خود پیروی می‏کنند.

 


[1] به زودی خواهد آمد که اکثر علمای اهل سنت قائل به جواز و حتی استحباب توسل هستند؛ لذا این کلام او دروغی بیش نیست.

[2] متاسفانه  علمای وهابیت امروزه برخلاف محمد بن عبد الوهاب مؤسس این فرقه، توسل نمودن را حرام و بدعت می‎دانند!!!

[3] اکثر علمای اهل سنت توسل را جائز و حتی مسحتب دانسته اند؛ لذا این کلام محمد بن عبد الوهاب و اتباع او، دروغی بیش نمی‎باشد.

[4] گذشت که حکم توسل از نظر محمد بن عبد الوهاب کراهت است؛ اما متأسفانه امروزه علمای وهابیت این کار را حرام می‌دانند!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی